{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
روزی روزگاری خدا بود و مثلث عشقش محمد،علی،خدیجه ١٠ رمضان شهادت حضرت خديجه كبري تسليت التماس دعا
دامان تو زهرای اطهر پروریده بهر نبی الله مادر پروریده سالروز وفات جانسوز حضرت خدیجه {س} تسلیت باد.
هنوز چهره مکه غبار ماتم داشت هنوز داغ ابوطالب آتش غم داشت دل لطیف پیمبر غمین زهرا بود به سینه درد و غم و غصه های عالم داشت سخن ز رحلت بانوی با کرامت بود کسی که حسن کمال چهار مریم داشت
قنوت امشب زهرا فقط شده مادر به روی سینه مادر نهاده سر، کوثر الهی مادر یاسم غریب می میرد غریب بود و غریبانه جان دهد آخر
برای مادر ایمان سزاست گریه کنیم و با سرشک امامان سزاست گریه کنیم
مقام و منزلتش را کسی چه می داند شریک امر رسالت همیشه می ماند قد خمیده و موی سفید او امشب هزار روضه برای رسول می خواند
اشک غمت به ساحل پلک ترم نشست سنگ فراق شیشه ی قلب مرا شکست امن یجیب خواندن من بی نتیجه ماند زهرا یتیم گشت و پدر بی خدیجه ماند
تمام هستي خود را به عشق بخشيدم به عشق اينكه به بيت نبي است مأوايم ولي چه زود شنيدم پس از من و احمد حريم عشق بسوزد به دست اعدايم
خداست شاهد حالم كه من چه ها ديدم اگر چه شاد ز يك عمر امتحانهايم گهي به شعب ابي طالبم گواه بلا گهي ستم كش اهل حجاز و بطحايم
رحمت خدا بر خدیجه علیها السلام باد که شاخه های بی پناه رسالت، بر ریشه های مقتدرش پیوند خورده بودند.
همت سر تسلیم به دیوار تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر و دوش کشیدی
اي سلام آورده جبريل از خداوندت، سلام وي محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خيرالانام سايهات تا صبح محشر بر سر دين مستدام
هنوز عطرِ تو مادر به جسمِ من جاریست هنوز زخمِ نبودن به سینهام کاریست ز مصحف مددت یک ورق به جا مانده میان آن در و دیوار لحظه ی یاریست
مادرِ زهرا چو دل را بر نبی تقدیم کرد جانثاری بهر احمد را به خود تصمیم کرد با نثار جان و مالش نزد زهرا دخترش یاری همسر نمودن را چنین ترسیم کرد
اى بانوى ذوالکرم خدیجه اى مادر اهل غم خدیجه دلداده تو حبیب حق بود صاحب نفس حرم خدیجه
در سوگ تو آتشین دلم مادرِ یاس هجران تو گشته قاتلم مادرِ یاس زهرا به کنارِ قبر تو میگرید از نالهی او منفعلم مادرِ یاس
روزی روزگاری خدا بود و مثلث عشقش محمد،علی،خدیجه ١٠ رمضان شهادت حضرت خديجه كبري تسليت التماس دعا
دامان تو زهرای اطهر پروریده بهر نبی الله مادر پروریده سالروز وفات جانسوز حضرت خدیجه {س} تسلیت باد.
هنوز چهره مکه غبار ماتم داشت هنوز داغ ابوطالب آتش غم داشت دل لطیف پیمبر غمین زهرا بود به سینه درد و غم و غصه های عالم داشت سخن ز رحلت بانوی با کرامت بود کسی که حسن کمال چهار مریم داشت
قنوت امشب زهرا فقط شده مادر به روی سینه مادر نهاده سر، کوثر الهی مادر یاسم غریب می میرد غریب بود و غریبانه جان دهد آخر
برای مادر ایمان سزاست گریه کنیم و با سرشک امامان سزاست گریه کنیم
مقام و منزلتش را کسی چه می داند شریک امر رسالت همیشه می ماند قد خمیده و موی سفید او امشب هزار روضه برای رسول می خواند
اشک غمت به ساحل پلک ترم نشست سنگ فراق شیشه ی قلب مرا شکست امن یجیب خواندن من بی نتیجه ماند زهرا یتیم گشت و پدر بی خدیجه ماند
تمام هستي خود را به عشق بخشيدم به عشق اينكه به بيت نبي است مأوايم ولي چه زود شنيدم پس از من و احمد حريم عشق بسوزد به دست اعدايم
خداست شاهد حالم كه من چه ها ديدم اگر چه شاد ز يك عمر امتحانهايم گهي به شعب ابي طالبم گواه بلا گهي ستم كش اهل حجاز و بطحايم
رحمت خدا بر خدیجه علیها السلام باد که شاخه های بی پناه رسالت، بر ریشه های مقتدرش پیوند خورده بودند.
همت سر تسلیم به دیوار تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر و دوش کشیدی
اي سلام آورده جبريل از خداوندت، سلام وي محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خيرالانام سايهات تا صبح محشر بر سر دين مستدام
هنوز عطرِ تو مادر به جسمِ من جاریست هنوز زخمِ نبودن به سینهام کاریست ز مصحف مددت یک ورق به جا مانده میان آن در و دیوار لحظه ی یاریست
مادرِ زهرا چو دل را بر نبی تقدیم کرد جانثاری بهر احمد را به خود تصمیم کرد با نثار جان و مالش نزد زهرا دخترش یاری همسر نمودن را چنین ترسیم کرد
اى بانوى ذوالکرم خدیجه اى مادر اهل غم خدیجه دلداده تو حبیب حق بود صاحب نفس حرم خدیجه
در سوگ تو آتشین دلم مادرِ یاس هجران تو گشته قاتلم مادرِ یاس زهرا به کنارِ قبر تو میگرید از نالهی او منفعلم مادرِ یاس
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}